تقدیم به تمام عاشقان

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 42
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 119
بازدید ماه : 2407
بازدید کل : 32816
تعداد مطالب : 577
تعداد نظرات : 279
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



جامعه مجازي رازعشق

مژده                مژده
وبلاگ عاشقانه razeeshgh.loxblog .com  تبدیل به سایت شد
 سلام دوستان عزیز

جامعه مجازی راز عشق به امکانات بی نظیر در نوروز 91 راه اندازی شد

از امکانات این جامعه مجازی: چت خصوصی و چت روم پیشرفته، اشتکراک گذاری مطالب، موزیک، عکس و ویدیو، تالار گفتگو فوق پیشرفته، ايجاد آزمون و...

همین الان میتونید عضو جامعه مجازی ما شوید
razeeshgh.ir

نويسنده: امید و آرزو تاريخ: جمعه 21 بهمن 1398برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

دل نوشته هاي كوتاه همراه با عكس هاي عاشقانه

من اگه خدا بودم...

اینقدر هوای دو نفره رو به رخ تک نفره ها نمیکشیدم...

--------------------------------------------------------------------------------

نـتــرس از هجـــــوم حـضــــــــورم ..

چــــیزی جـــــــز تـــنــهایی با من نیـــست


ادامه مطلب
نويسنده: امید و آرزو تاريخ: سه شنبه 6 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

اس ام اس های عاشقانه

دم به دم ساعت به ساعت خواهمت / گر خوشم یا ناخوشم در هر دو حالت خواهمت / گر زبانم را به جرم خواستنت بیرون کشند / آن زمان ای مهربان من با اشاره خواهمت .


واژه ی دوستت دارم برای عظمت و شکوه قلب مهربانت چقدر بی رنگ است وقتی تو سرچشمه ی تمام خوبی ها هستی .


عاشقی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب و گریه نیست / عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل و پروانه نیست / عاشقی تنهای تنها یک تب است / بی تو مردن در سکوت یک شب است .


تو ناخدای عشقی ، من ساحلی غریبم / لنگر بزن مسافر ، من خاک هر رفیقم .


ادامه مطلب
نويسنده: امید و آرزو تاريخ: سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

جملات عاشقانه

زندگي قشنگه اگه با تو باشه... مرگ قشنگه اگه براي تو باشه... دلتنگي قشنگه اگه به

خاطر تو باشه... من قشنگم اگه با تو باشم اما تو هرجور که باشي قشنگي

***************

عشق هرگز قادر به تملک نیست. عشق آزادی بخشیدن به دیگری است. هدیه ای نامشروط است،
عشق معامله نیست

***************

با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم دارم . . .

 


ادامه مطلب
نويسنده: امید و آرزو تاريخ: یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

جملات عاشقانه و کوتاه 3

 

razeeshgh.loxblog.com

 

 

نگاهت را به کسي دوز که قلبش براي تو بتپه چشمانت را با نگاه کسي اشنا کن که زندگي را درک کرده باشه سرت را روي شانه هاي کسي بگذار که از صداي تپشهاي قلبت تو را بشناسه آرامش نگاهت رو به قلبي پيوند بزن که بي رياترين باشه لبخندت را نثار کسي کن که دل به زمين نداده باشه رويايت رو با چهره ي کسي تصوير کن که زيبايي را احساس کرده باشه چشم به راه کسي باش که تو را انتظار کشيده باشه اما عاشق کسي باش که تک تک سلولهاي بدنش تقدس عشق را درک کند

 

خسته شدم مي خواهم در آغوش گرمت آرام گيرم.خسته شدم بس كه از سرما لرزيدم... بس كه اين كوره راه ترس آور زندگي را هراسان پيمودم زخم پاهايم به من ميخندد... خسته شدم بس كه تنها دويدم... اشك گونه هايم را پاك كن و بر پيشانيم بوسه بزن... مي خواهم با تو گريه كنم ... خسته شدم بس كه... تنها گريه كردم... مي خواهم دستهايم را به گردنت بياويزم و شانه هايت را ببوسم...خسته شدم بس كه تنها ايستادم


ادامه مطلب
نويسنده: امید و آرزو تاريخ: چهار شنبه 6 بهمن 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

حقیقت,اعتبار,عشق...

حقیقت انسان به انچه اظهار میکند نیست
بلکه حقیقت او نهفته در ان چیزی است که از اظهار ان عاجز است
بنابراین اگر خواستی او را بشناسی
نه به گفته هایش بلکه به ناگفته هایش گوش بسپار
□□□
اعتبار هر کس زندگانی اوست و
عشق تنها سند آن است
□□□
تلخترین لحظات را کسی میسازد
که شیرین ترین لحظاتشو ساختی
□□□
ای کاش به دل کسی پا نمی گذاشتیم و
کسی به دلمون پا نمی گذاشت
ای کاش اگه کسی به دلمون پا گذاشت دیگه
دلمون تنها نمی گذاشت
ای کاش اگه یه روز دلمون رو تنها گذاشت
رد پاشو روی دلمون جا نمی گذاشت
□□□
وقتی کسی رو دوست داری حاضری جون فداش کنی
حاضری دنیا رو بدی فقط یه بار نگاش کنی
به خاطرش داد بزنی رو همه چی خط بکشی
حتی رو برگ زندگی
وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه
فقط اونی که عشقته عاشقی رو بلد باشه
قید تموم دنیا رو به خاطر اون میزنی
خیلی چیزا رو میشکونی تا دل اون رو نشکونی
حاضری بگذری از دوستهای امروز وقدیم
...اما وقتی میبینی!

نويسنده: امید و آرزو تاريخ: 26 آبان 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

جملات كوتاه عاشقانه 2

 

دل شکستن چاره اش سنگ نيست اين دل ما با نگاهي سرد نيز ميشکند

 

  -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

عشق با غرور زيباست ولي اگر عشق را به قيمت فروريختن ديوار غرور گدايي کني... آن وقت است که ديگر عشق نيست....صدقه است

 

  -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

آنکس که مي گفت دوستم دارد عاشقي نبود که به شوق من امده باشد رهگذري بود که روي برگهاي خشک پاييزي راه مي رفت صداي خش خش برگها همان اوازي بود که من گمان مي کردم ميگويد: دوستت دارم

 

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

سنگ قبرم را نميسازد کسي .مانده ام در کوچه هاي بي کسي.بهترين دوستم مرا از ياد برد سوختم خاکسترم را باد برد نمي گويم فراموشم مکن هـــــــــرگـــــــــــز ولي گاهي به ياد آور رفيقي را که مي داني نخواهي رفت از يادش

 

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

نمي دانم محبت را بـر چه کاغذي بنويسم که هرگز پاره نشود بـرچـه گلـي بـنويـسم که هـرگز پرپر نشـود بـر چه ديواري بنويسم که هرگز پاک نشود بـر چه آبـي بنويسم که هـرگز گل آلود نشود وسرانجام بـر چه قلـبي بنويسم که هـرگز سـنگ نشود!

 

  -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

گفتم دل و دين بر سر کارت کردم هر چيز که داشتم نثارت کردم گفتم دل و دين بر سر کارت کردم هر چيز که داشتم نثارت کردم گفتا : تو که باشي که کني يا نکني ؟!؟ آن من بودم که بي قرارت کردم ... آن من بودم که بي قرارت کردم ........ آن من بودم که بي قرارت کردم ............ آن کس که تو را شناخت جان را چه کند ؟ فرزند و عيال و خانمان را چه کند ؟ ديوانه کني هر دو جهانش بدهي ... ديوانه تو هر دو جهان را چه کند ؟ ديوانه تو هر دو جهان را چه کند ؟!؟ اي در دل من ميل و تمنا همه تو واندر سر من مايه سودا

 

  -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

 وقتي که دل تنگ ميشمو .. همراه تنهايي ميرم... داغ دلم تازه ميشه... زمزمه هاي خوندنم.. وسوسه هاي موندنم.. با تو هم اندازه ميشه *** پس اي دل آرام گير بياد خداي

 

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

مي‌گويند سه چيز زاده عشق نيست: جدايي، سفر، فراموشي، ولي آن زمان که تو مرا تنها گذاشتي و فراموشم کردي من لحظه لحظه عاشقت شدم

 

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

 بيم آن ندارم که روزي آسمان تورا از من بگيرد بيم آن دارم که روزي تو خود را از من بگيري بيم آن دارم که شب در وجود تو طوفان کند خورشيد مهر تو را پنهان کند درختي را که من در تو کاشته ام براندازد وبرگ هاي طلايي دوستي را بر خاک اندازد تو خود را از من مگير من در تو و با تو زاده شدم بگذار در تو و با تو بميرم

 

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

 زندگي بدون عشق همچون درختي است بدون شكوفه وميوه، عشق بدون زيبايي همچون گلي است بدون بو وميوه اي بدون دانه، زندگي و عشق و زيبايي سه اصل دريك ذات مستقل و مطلق اند كه نه تغيير پذيرند و نه جدايي پذير.

 

  -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

راه زندگي راه گلزارها نيست بلكه راه خارهاست، پس بايد پاهاي قوي داشته باشيم تا به راحتي از اين خارها بگذريم

 

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

 من چه دارم که تو را درخور ؟.... هيچ ! من چه دارم که سزاوار تو ؟ ... هيچ ! چه اميد عبثي .... تو به اندازه تنهايي من خوشبختي ... من به اندازه زيبائي تو غمگينم ... تو چه داري ؟ هيچ ! تو چه کم دار ي ؟ هيچ

   

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

ديروز را سوزانديم براي امروز... امروزمان را گذرانديم براي فردا و فردايمان ديروزي ديگر !!! اين است بازي پوچ ما انسانها

 

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

 تـوي قـانون جـدايي ، بـي تـو خـنده قـدغن شد/ رفــتي و هـق هـق گـريه، از تو تـنها سهم من شد/ رفــتي و بي تـو بـريـدم ، از هــمه عـالـم و آدم/ بـاقـيه عـمرم و بي تـو، مـن بـه بـاد و گـريـه دادم/ رفتي و گرفتش از من ، رفـتـنت هرچي كه داشتم/ كاشكي بودي وقت گريه، سر رو شونه هات مي ذاشتم/ حـالا نـيستي كـه بـبـيني، بي تـو سـرد روزگـارم/ مـثل مـحكوم بـه گـريه ، حـق خـنـديدن نـدارم

 

   -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

خداوند درهاي فراواني ساخته که به حقيقت گشوده ميشوند و آنها را براي تمام کساني که با دست ايمان به آن مي کوبند باز مي کند


 

نويسنده: امید و آرزو تاريخ: 29 مهر 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

جملات كوتاه عاشقانه 1

کاش هرگز نمیدیدت تا امروز غم ندیدنت را بخورم.کاش لبخندهایت انقدرزیبانبودندکه اکنون ارزوی دیدن تنها یک لحظه از لبخندهای عاشقانه ات راداشتم.کاش چشمان معصومت به چشمانم خیره نمیشدتاچشمان من به یاد آن لحظه بهانه نگیرندو اشک نریزند


تک ستاره ی آسمان من تومیدانی که آسمان من فقط نور تورا دارد پس افول مکن پس نورت را دریغ مکن بتاب بر من وبا درخششت دل و جانم رامنورساز.نمیدانی چقدر دلم برای سوسوزدنهایت تنگ شده مهتاب من شب سیاهم را غرق درروشنی وسرور بنما.


ترنم زیبای زندگی در نگاه تو هویداست ودرلرزش صدای دلنشینت طنین انداز گشته است آن هنگام که بر بستر خیالم نجوا میکنی وحرفهای شیرین و امیدوارکننده بر لبانت جاری میشود وسخن از مهر به میان می آوری جان دوباره بر کالبدم میدمی عشق من پریشانیت را نبینم.این آرزوی قلبی من است.پس ترانه ام باش وجاری باش در نهروجودم…که زنده به وجود توام…..


نیمه ی دیگر وجودم……وقتی با تو هستم….دیگر هیچ نمیخواهم.تو تنها با حضورت و این که بودی خودت بودی..معنای عشق را به من تشنه نمایاندی..معنای زتده بودن من با تو بودن است .نزدیک…..دور……رها…..اسیر…….دلتنگ…..شاد..معنای عشق نیز در سرنوشت من با تو…همیشه باتو بودن است وبرای تو زیستن است.


از سر دلتنگی از سر درد مینویسم .کاش دلی نبود.خدای من.این چه دلی است آه خدای من کاش دلم وسعتی نداشت کاش به اندازه ی کف دستی بود که به آنی میشد آنرا بست چرا دلم دریایی شدکاش در چشمانم رازدلم نهفته نبود…..کاش در دلم رنجی نبود..کاش بی تاب وبی خواب نبودم.وای بر ای کاشهایم….تنهایم مگذار.


بگذار خطهای تیره را از نوشته هایم پاک کنم و حرف هایم را در اب رودخانه ای که از کنار نفسهای تو میگذرد بشویم.می خواهم خودم را برای رسیدن به تو اماده کنم.هر روز صدایم را صیقل می دهم روحم را به باغستانهای لیمو می برم و دل ساده ام را از سینه بیرون می اورم تا ببینی چقدر دوستت دارم…


زیبایی دنیا را تنها آن لحظه که به چشمان تو نگریستم دریافتم و از آن پس هیچ لحظه ای از عمرم بدون اندیشه تو سپری نشد.اگر عمر من تنها یک شب باشد آرزو دارم همان یک شب را با تو بگذرانم چرا که محبوبم این دنیا تنها هنگامی زیباست که در کنار تو باشم.عشق من تمنای زندگی با تو را در دل دارم و دوست دارم هر شب در عشق تو ذوب گردم.من دل بسته عشق تو شدم و دیدی که به عشقت پاسخ دادم.تو اجازه دادی که عشقت را در دل احساس کنم.پس با قلبم تو را صدا میزنم …


همه دوست دارند چشمهایشان را بگشایند و آنچه دوست دارند ببینند و در این حسرت، اندوهگینند اما من نه هر لحظه که چشمهایم را به روی تمام دنیا می بندم تو را میبینم به شادی حضور همیشگی ات در تک تک سلولهای روح و جسمم دنیا را از چشم تو  نگاه میکنم و همه چیز دلپذیر میشود دنیا را آنطور که هست می پذیرم و می بینم زیرا تو با منی یگانه ام


رویایی دیدم رویایی غریب … در رویا یک آرزوی من بر آورده می شد هر آرزویی که می خواستم.اما من آرزوی ثروت یا خانه ای با شکوه نکردم و آنچه که آرزو کردم تنها یک روز دیگر بودن در کنار تو بود.یک روز دیگر، زمانی دیگر، غروبی دیگر در کنار تو و آنگاه شاید راضی می شدم.اما می دانم که همان یک روز با تو بودن باز هم در دل من تمنای یک روز دیگر با تو به سر بردن را بر جای می نهد.قبل از هرچیز دعا می کردم زمان به آرامی سپری شود.تو را ثانیه به ثانیه در آغوش می گرفتم و میلیون ها بار می گفتم دوستت دارم ، دوستت دارم و این تمامی آن کاری بود که من در آن یک روز با تو می کردم.روزی دیگر زمانی دیگر غروبی دیگر و آن گاه شاید راضی می شدم …


تقصیر سرنوشت ” به با تو بودن عادت کرده ام گاه و بی گاه به خوبی هایت به مهربانی هایت خو گرفته ام اما تو از رفتن و جدایی می گویی و من پر از هراس و دلهره ……. می خواهی بروی ؟ باید جلوی ساعت زمان را بگیرم اما نه نمی توانم ، دستم به ساعت زمان نمی رسد …… به ماه گفتم : تومی خواهی از پیشم بروی ماه زیر گوشم آهسته نجوا کرد : لحظه ی دیدار نزدیک است دوباره گفتم : پس غم دوری اش را چه کنم ؟ …


سلطان قلبم کاش باور داشتی که همیشه در قلب منی عاشقانه دوستت دارم تا بی نهایت … کاش باور داشتی که در جنگل همیشه سبز خاطراتم تک درخت یادت را همیشه جنگلبان خواهم بود … کاش باور داشتی که غم غصه هایم را مرحمی جزء تو التیام نخواهد بخشید … کاش باور داشتی که تک فانوس شبهای بی ستاره ام هستی … سلطان قلبم بیا که دیگر زمانی نمانده است برای باور دوباره زندگی … پس دستم را بگیر و التماس دستم را بپذیر…

 

منبع       www.daftareshghe.com

نويسنده: امید و آرزو تاريخ: 26 مهر 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

مغرورانه اشك ريختيم چه مغرورانه سكوت كرديم چه مغرورانه التماس كرديم چه مغرورانه از هم گريختيم غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند هديه شيطان را به هم تقديم كرديم هديه خداوند را از هم پنهان کرديم .

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to razeeshgh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com